خلاصه داستان : موسکان”کاجول” دختر یتیمی است که در مزرعه ای که توسط برادرش ویشال”آربازخان” اداره می شود کار می کند. مدتی طول میکشد تا او تصمیم میگیرد به دانشگاه برود، آن هم در شهری بزرگ. حال او باید برادرش را متقاعد کند که به او اجازه رفتن بدهد…
Published by: ◕‿◕ تِی وِی شُو پِلاس ◕‿-Published at: 4 years agoCategory: